سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاتیــــــ ــا
 
لینک دوستان

تو حالم نپرس...تو بگو مهم نیست حال من چطور باشد...توبگو من بی منطقم و تمام زندگی ام پرشده از احساساتی که زندگی ام را به نیستی میکشاند....احساساتی بی سرانجام که تنها روح وجسمم را نابود میکند....توبگو...مهم نیست....من اما به احساس خودم یقین دارم...من به منطق خودم یقین دارم...من به اینکه شکسته ام حتی یقین دارم...

نمی خواهم از دوستت دارم هایی بگویم که تو گفتی و پایشان نایستادی و نمیخواهم از دوستت دارم هایی بگویم که بعد تو دلم هزار بار درخودش تکرار کرد....ازهمان یک دوستت دارمی میگویم که گفتم و انگار همان جمله نقطه ی پایانی بود برای *ما*...آه...چقدر درد دارد برای من این جمله ی کوتاه...ولی امروز اصل حرفم این هم نیست...این دردها نیست که دیگر کنار امدم با همه ی این ها...

اینجا هوا خوب است...حتی سکوت هم حالش خوب است!دیگر بهانه نمیگیرد...دیگر دلش نمی گیرد!دیگر نمی گوید چرا کسی به من سر نمی زند وکسی حالم را نمی پرسد.دراخرین گفت وگوی کوتاه با تو فهمید که دیگر بیشتر ازاین نباید غرورش را بشکند....*برای خودم کم کسی نیستم*...محض اطلاع گفتم

درست است که من در قماری بزرگ تمام احساسم را به زندگی باختم...درست است که این جا شده سرزمین یه روح سرگردان ولی هوا خوب است وحال سکوت نیز خوب است....من احساسم را باختم پس نمی تواند کسی مدعی شود من دارم زندگی را با احساسات بچگانه اشتباه میگیرم....اینجا هوا خوب است!من می سوزم اما باز هم هوا خوب است!من اینجا ذره ذره ذوب می شوم اما باور کن بازهم اینجا هوا خوب است...می دانی چرا؟چون که من دیگر یاد گرفته ام که چگونه شکر اضافه کنم به قهوه ی این زندگی تا طعم تلخش کمتر اذیتم کند وحتی گاهی قهوه را تلخ سرمیکشم ان هم لاجرعه!می دانی چرا؟برای انکه روی این زندگی را کم کنم....

از ترحم بیذارم و از عذاب وجدان گرفتن هایت خسته....وعکس العمل هایت که دیگر گفتن ندارد....اصلا چرا من تورا (ببخشید شمارا) امروز مخاطب قرار داده ام...بخشید!عذرم را بپذیرید!کسی را مخاطب خط خطی ها قراردادن که وجود خارجی در زندگی ات ندارد اشتباه است!!این قانون خط خطی های من است...

مخاطب من ثانیه هایم:

می دانم خسته ای.می دانم گاهی جان کنده ای تا بگذری وگاهی نفس کم اوردی و گاهی ....می دانم!تحمل کن!روزهای خوب در پیش است.من به تو قول می دهم ازاین پس خودم بیشتر دردها را تحمل کنم تا توکمتر خسته شوی...ولی یک خوهش ازتو دارم.همیشه همین گونه مضطر بمان...برای سعی بین ِ بین الحرمین مضطر بمان عزیزم....شاید که ارباب طلبید....من تورا به ارباب سپردم...مطمئن باش عاقبت خوبی داری...

من حاجتم را ازهمین تسبیح گرفتم....خدایا شکرت

نجوای 1: أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ.


 نجوای2 : توی لحظات آسمونی دل شکستگی تون دعام کنید...

***

مضطرنوشت: نردبان دلم شکسته است

می شودبرای من کمی دعا کنی؟

یااگرخدا اجازه می دهد،کمی بجای من خدا خدا کنی؟

راستش دلم مثل یک نماز بین راه،خسته وشکسته است

می شود برای بی قراری دلم سفارشی به ان رفیق با وفا(خدا)کنی؟

سکوت نوشت:باورکنید حال ِ سکوت خوب است....

می دونم این پست هم ته ِ تهش غمگین شد!ولی حس وحالش غم نبود!باورکنید

(برای دوستانی که اعتراض کردن به نوشته های غمگینم)

عشق نوشت: من عاشق تسبیح ِ توعکسم...من حاجتم رو باهمین تسبیح گرفتم...تسبیحی که یک ساله یه لحظه هم ازم جدا نشده.نذری که از اول ماه رمضان 90 شروع شد وچندروز دیگه هم تمام میشه:)

 


[ سه شنبه 91/4/27 ] [ 11:57 صبح ] [ الهـه سـکــوت ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

و مَ.ن معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ...
امکانات وب


بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 236789