کاتیــــــ ــا | ||
کاش می شد برای دنیایمان قیامت کنیم و جایی در دنیایی که که دیگر هیچ رسیدنی محال نباشد برای دست هایمان جایی باز می کردیم به جان ثانیه ها قسم که باز یاس ها دلشان بی قرار شده خدا تو را به پاداش ِ کدامین آه ِ تنهایی ام در دل ِ دلتنگی هایم کاشت؟ تو از سر ِ دنیای ِ ویران شده ی ِ این یاس ها زیاد بودی که خدا تو را این همه دور کرد این همه محال کرد ولی من ماهی ام را از زلال ِ نگاهت صید خواهم کرد در همین زمان ِ کوتاه ِ پُر هراس ِ رفتنت ...
[ چهارشنبه 94/10/30 ] [ 10:46 عصر ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |