|
کاتیــــــ ــا 
| ||
|
من باید به تعداد تمام ثانیه های بی عقربه ی ِ جنونم اشک هایم را بغض کنم و بغض هایم را سکوت کنم و سکوت هایم را ببرم جایی کنج یک تنهایی فریاد بزنم که فقط خدا بشنود و برای دل کویر زده ام چند نَم باران بفرستد ... این غروب هایی که گذشت دیگر به یاس ها نگاه نکرده ام هنوز هم شب ها عطرشان دیوانه ترم می کند ... اصلا همه چیز تقصیر یاس ها بود که از روز اول جنون را یادم دادند و گفتند که چطور باید به تو مبتلا بود و حالا من مانده ام و این همه سکوت ِ فریاد شده و کلی سوال بی جواب تقصیر یاس ها بود که حالا من این همه باران به دست هایم بدهکارم و این همه مدیون ِ دل ِ تو تقصیر یاس ها بود که حالا من شده ام دلیل گه گاهی از آشفتگی هایت و تو ...
بی مخاطب نوشت : گفتند محال است که این خط خطی های بی سروسامان بی مخاطب باشد... نمی دانند این واژه ها اگر مخاطب داشتند که این همه پریشان نبودند؟
کویر نوشت : تشنه بارانم و کویر شده ام
[ شنبه 93/2/6 ] [ 12:21 صبح ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  و مَ.ن معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ... | |
| [قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] | ||
