کاتیــــــ ــا | ||
شب ِ اول ِ بی قراری نیست اما هرشب انگار یک جور ِ خاصی بی قرارم که هر شب اولین شب ِ بی قراری ست بی تو بی چشم هایت بی صدای خنده هایت بــــ ـی نــــــــ ـفــــــــ ـس این روزها زندگی را مات شده ام ! نوشته بود: "قرار بود فقط ماه باشی نه این همه دور نه این همه محال " و فکر میکنم که تو برای ماه بودن با کسی قول و قراری نگذاشتی ماه بودن جزئی از خود ِ توست جزئی از کَـلامَت جزئی از بودنت تو باید بالا بروی این هم جزئی از ماه بودن توست ببین ببین ببین ! مگر غیر از این ست تو باید آن بالا باشی من نگاهت کنم و حَض کنم که در کل آسمان تویی که همیشه هستی ! حتی وقتی آسمان حوصله ابریست ! من نگاهت میکنم و حَض میکنم و راه پیدا میکنم ... تو میخندی به آشفته نوشت هایم و من میخندم به خنده های تو ... آشفته نوشت: بیشتر از انچه فکرش را بکنی آشفته شده ... [ دوشنبه 92/11/7 ] [ 12:26 صبح ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |