سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاتیــــــ ــا
 
لینک دوستان

یــــــــــــ ـ ــــــــــــــــکــــــــــــــ ــ ـ

دوووووووووووووووووووووووووووووووووووو

ســـــــــــــــــــــــــــــــ ــــ ــــ هــــــــــــــــــــــ

چهــــــــــــــــــــــــــــ ــــ ــــــ ــــ ـــــــــــــ ـــ ـــــــــــار

.

.

.

.

عمو خونه سرد شده...

. . . . . . . .

جان می کنند ثانیه ها

و از تکرار  ِ لحظه ی رفتنت

هزار بار بال های شقایق پرپر می شود...

می شمارم باز . . .

یک ...

دو ...

سه ...

ده ...

چهارده...

بیست...

سی و سه ...

الان نزدیک چـــــهل روز ست که نیستی...

چلّّه نشسته ام

نبودی . . .

ندیدی . . .

شکست خورشیدت ِ خانه ات . . .

حالا هر صبح چشم هایش روبه عکس تو باز می شود

و روبه دنیایی پر از پر از واهمه ...

تلخ شده اند این روزها ...

همه گنگ از این اتفاقات...

چراغانی کرده ام

تنهایی اتاقم را

با شمع هایی که نبودنت را می سوزند و گریه می کنند

این روزها

باید می بودی

باید پشت ِ "او " می ایستادی

باید به "او" می گفتی که از جان برایش مایه گذاشته ای

حالا مرد  ِ خانه ات دلش گرفته

شده پراز "چرا هایی " که جوابش پیش توست

نیستی که جوابش را بدهی

نیستی که دلش را گرم کنی...

نیستی

و

چشم های خورشیدت همیشه برق می زند

از انعکاس یک اشک گمشده

نیستی

داریم برای چله نشینی ِ فراقت اماده می شویم...

شمع ها

بی جان شده اند...

عمو خونه سرد شده...


[ چهارشنبه 92/3/8 ] [ 1:54 عصر ] [ الهـه سـکــوت ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

و مَ.ن معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ...
امکانات وب


بازدید امروز: 178
بازدید دیروز: 181
کل بازدیدها: 237118