کاتیــــــ ــا | ||
دل دل می کنم نوشتنت را این روزها دوست داشتنت حجم ِ تمام ِ من را پُر کرده واژه ها یارای ِ هَضم ِ این همه عـِـ ـشــ ـقــ را ندارند شاید هم حسادت می کنند نمی دانم! هرچه هست این روزها عجیب لج کرده اند شاید کم کم باید فکر تازه ای کنم برای به یادگار گذاشتن ِ نامت کلافه ام... وقتی تمام ِ من پُر شده از تکرار ِ نام ِ تو نمی دانم با خودم چگونه کنار بیایم... می ترسم نازنین... از ماندن این "من" ، "بی تـ و" می ترسم این "من" وقتی از "تو" خالی شود "هیچ" می شود نفس هایم را با نفس هایت تنظیم کرده ام اگر نباشی... اگر بروی... اگر دور شوی... اگر هُرم نفس هایت گرم نکند ثانیه ها را... اُکسیژن برای آن هایی ست که طَعم ِ ثانیه هایشان ارغوانی نیست "نباشی" "نفس" "نمی کشم" دستم را می گذارم روی ِ تن ِ خیس ِ پنجره دستت را می گذاری روی ِ تن ِ خیس ِ پنجره بینمان یک پنجره فاصله ست اما.... این پنجره محکوم شده است به بسته ماندن به روی ِ "تــ ـو" و "مـــ ـن" من از " من ِ بی تو " می ترسم نذر کن دلم را اگر بروی .... اگر مرا بــِـبَرَند... این دل دیگر دل نیست "بی تو" این طپش های ِ بیهوده چرا کـَر کند گوش عالَم را؟ نذر کن آن روز دلم را قُربانی ِ خنده ات کنند
نجوای 1: أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ. *** مضطر نوشت: دعا کنید الهه ی سکوت رو [ سه شنبه 92/1/6 ] [ 11:39 عصر ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |