کاتیــــــ ــا | ||
حسرت نوشت 1 :زود فراموشت شدم...خیلی زود... حسرت نوشت 2:سرت گرم است... میدانم!گفته بودم تو زودتر فراموش میکنی...ولی نه دیگر انقدر! حسرت نوشت 3: انقدر درگیر زندگی شده ام...ک یادم می رود زندگی کنم!! حسرت نوشت 4:این روزها راست مصلحتی بیشتر از راست ِ واقعی پیدا می شود... حداقل اطراف من... حسرت نوشت 5:چقدر لحظه ی هیجان انگیزی که می فهمی ماه هاست بازی خورده ای.... حسرت نوشت 6: همیشه یک جای کار می لنگد...همیشه! حسرت نوشت 7:گاهی انقدر میشکنندت این به ظاهر دوست ها...اگر جایی نشکستی شک میکنی به درستی داستان!پس خودت برای شکستنت دست به کار می شوی!
[ جمعه 91/9/10 ] [ 10:16 عصر ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |