کاتیــــــ ــا | ||
دلم جایی در رمل ها گمشده دلم جایی در بین سیم خاردار های ممنوعه گمشده زمین گیر خاک شده ام و گناهانم بال های پروازم را بسته اند ناخودآگاه من گمشده در لای خاطرات فکه ام... من نفس میکشم در هوای لحظه های فتح المبین من سرگشته ی هرلحظه بوییدن طلائیه ام... من دیوانه حضور در شلمچه ام... من...اه....چه واژه ی تکراری و خسته ای... شماهم یادی از ما می کنید درآن جنات النعیم؟ ناظرید انگاه که میخندند به اعتقاد ما؟ ناظرید انگاه که به سخره میگیرند چادر مارا؟ ناظرید وقتی که می گویند عقب افتاده ایم از عصر تکنولوژی انها؟ ما عقب افتاده ایم یا انهاباسرعت نور برمیگردندبه عصر جاهلیت؟ کمکمان کنید... دست هایمان را بگیرید بغض هایمان را حل کنید... نجوای 1: أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ.
نجوای2 : توی لحظات آسمونی دل شکستگی تون دعام کنید...
نجوای 3:دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است:
اَلسَّلامُ عَلَی الحُـــسَــین،وعَلی عَلی ابن الحــُـسَــین،وعَلی اَولادِ الحُــسَـین،وعَلی اَصحابِ الحُـــســَین [ یکشنبه 91/5/15 ] [ 1:54 عصر ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |