سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاتیــــــ ــا
 
لینک دوستان

اینجا

هوا

کاملا یک دست از

طوفان ِ خواستنت برپاست !

در بامی که

تو جَلد ِ آن نیستی !

بهم ربط داریم

آن هم با روابط چند صد مجهوله ی ِ لاینحل !

که اگر ربط نداشتیم

این همه برای هم تکرار نمی شدیم ...

اگر ربط نداشتیم

این همه دور و نزدیک نمی شدیم ...

اگر ربط نداشتیم ...

کلافه ام

از این زندگی ِ رو به زوال ِ 3 ماهه !

از این سکوت ِ لعنتی ِ بغض کرده

تو عزیز کرده ی شعرهایم ...

محال نوشت :

تو

معجزه میشوی

در نگاهم


[ پنج شنبه 92/11/17 ] [ 2:37 عصر ] [ الهـه سـکــوت ] [ نظرات () ]

دیوانه ها ادم های عجیبی نیستند !

آن ها فقط جایی

در گذشته خود

گیر کرده اند ...

گاهی هم تَب ِ تخیلات ِ آینده

هذیان ِ خنده های ِ ناگهانی روی لب هایشان می آورد ...

دیوانه ها ادم های عجیبی نیستند

آن ها فقط

گذشته هایشان را بیشتر از امروزشان دوست دارند

و جایی در گوشه ی ِ ذهن ِ خاک گرفته شان

باز مرور میکنند و مرور میکنند و مرور می کنند ...

مث ِ من !!

که هر ثانیه

هر بار

تو را مرور میکنم

و جایی پشت خنده هایت

جان میدهم ...

تـــ و

حَوای ِ

      ـــــدُنیای ِ

                ـــــــآدم

نمیشی !

عزیز کرده ی ِ شعر هایم

بُغض ِ غزل های ِ خط خورده !

باور کن دنیای دیوانه ها دنیای عجیبی نیست

این را این روزها دارم لمس میکنم !!

با همین بُغض ِ گِره خورده

با همین خط های ِشکسته ی ِ تمام نشده ...

تو را نمی توانم غزل کنم

تو شعر سپیدی که

تمام آرایه ها را بهم میریزی

و نیستی

و زندگی ِ رو به زوال من 

ردیف که هیچ ! قافیه هم ندارد !

به خط خطی های من بد نگاه نکن !

دنیای دیوانه ها دنیای عجیبی نیست ...

 

تو عزیز کرده ی شعرهایم ...

بغض نوشت :

دیگر

در هیچ شعری

غزل نمیشوی ...


[ یکشنبه 92/11/13 ] [ 12:28 صبح ] [ الهـه سـکــوت ] [ نظرات () ]

شب ِ اول ِ بی قراری نیست

اما هرشب

انگار یک جور  ِ خاصی بی قرارم

که هر شب

اولین شب ِ بی قراری ست

بی تو

بی چشم هایت

بی صدای خنده هایت

بــــ ـی  نــــــــ ـفــــــــ ـس

این روزها

زندگی را مات شده ام !

نوشته بود:

"قرار بود فقط ماه باشی

نه این همه دور

نه این همه محال " 

و فکر میکنم که تو برای ماه بودن با کسی قول و قراری نگذاشتی

ماه بودن

جزئی از خود ِ توست 

جزئی از کَـلامَت 

جزئی از بودنت

تو باید بالا بروی

این هم جزئی از ماه بودن توست

ببین ببین ببین !

مگر غیر از این ست

تو باید آن بالا باشی

من نگاهت کنم و حَض کنم که در کل آسمان

تویی که همیشه هستی ! حتی وقتی آسمان حوصله ابریست !

من نگاهت میکنم و حَض میکنم و راه پیدا میکنم ...

تو میخندی به آشفته نوشت هایم

و

من میخندم به خنده های تو ...

ماه ِ محال ِ من

آشفته نوشت:

بیشتر از انچه فکرش را بکنی 

آشفته شده ...


[ دوشنبه 92/11/7 ] [ 12:26 صبح ] [ الهـه سـکــوت ] [ نظرات () ]

تمام  ِ اتفاقات وقتی می افتند

که منتظرشان نیستی

انگار فقط می آیند که غافلگیرت کنند

می آیند که کیش ُ ماتت کنند

امروز ، اینجا

نقطه ی ِ صفر و یک ِ عاشِقیَت !

جایی که همزمان

رفتنم را

برگشتنت را

از خدا طلب میکنم

با زبان سکــــــــــــــــوت

گریه نمیکنم این روزها

اما بغض کردن را خوب بلد شده ام !

فریاد نمیزنم این روزها

اما سکوت کردن را خوب بلد شده ام !

نقطه صفر و یک ِ عاشقیت

یعنی جایی که چشم هایت را به روی بودنش هم باید بست

و زبان را به روی اعتراض خاموش کرد

و حق خواستن را از خود گرفت !

و باز جایی

تَه ِ تَه ِ قلبت

نامش را فریاد نه ! حکاکی کند و بعد خط خطی کند ...

یعنی با چشم هایی که برق ِ اشک های نشکسته روشنش کرده

چشم بدوزی به اسمان و به خدا بگویی

نکند گوشه ی ِ دل ِ نازکش غم بگیرد؟

که بگویی خدایا من اگر بی هوا دست هایم لرزید و بین راه نشستم

نگذار پاهای ِ راه ِ او حتی کمی کُند شود

نقطه صفر و یک عاشقیت

یعنی همین دیوانگی ...

 

خدلم تنگه ...

دلتنگ نوشت :

دلم تنگ ست

بفهم ...


[ پنج شنبه 92/11/3 ] [ 11:35 عصر ] [ الهـه سـکــوت ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

و مَ.ن معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ...
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 54
کل بازدیدها: 233460