وبلاگ :
کاتيــــــ ــا
يادداشت :
داستان زندگي خواهرم
نظرات :
2
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
*قاصدك و شاپرك*
سلام...خيلي حرف زدن در اين مورد سخته...تنها کسي که ميتونه اين مشکلو حل کنه خودشما و خانواده ي فاطمه است...بايد باهاشون خيلي منطقي صحبت کرد يا اگه به شما حساس شدن از يه کسي که مورد قبول اونا هم هست بخواين که باهاشون صحبت کنن که يه جوري رفتار کنن که نه فاطمه اذيت بشه ،نه اونا و نه شما...
مثلا چند ساعتي از روز فاطمه با مادرش باهم بيان پيش شما و شماهم با همون زبان بچگانه به فاطمه بگيد که خانواده واقعيش اونان...بازم نميدونم چي بگم چون واقعا کسي ميتونه اظهار نظر کنه که اون شرايطو ديده باشه...انشالله که مشکلتون حل شه
پاسخ
سلام...اون چيزي كه وضعيت رو سخت تر كرده اينه كه اخلاق دوتا خانواده خيلي باهم فرق داره....:(همچنين طرز برخورد با بچه:(