• وبلاگ : کاتيــــــ ــا
  • يادداشت : داستان زندگي خواهرم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام من نمي دونم چي بگم منتهي اگه خودتون نگهش داريد شما اونواز حق مادر اصليش اوني که به ديا اورده تش محروم مي کنيد
    پاسخ

    سلام...فعلا كه پيش هردومون هس تا ببينيم خدا چي ميخواد
    الهي بميرم :(
    چقدر براي مادرت سخته ...
    پاسخ

    دور از جون.....دعا كن!اصن معلوم نيس چه به چيه.هركاري ميكنيم وابستگيش كم نميشه
    نميدونم چي بگم؟!!!....واقعا شاخ دراوردم....خدا به مادرت صبر بده:(((
    پاسخ

    :))
    سلام
    قضاوت کردن در مورد اين قضيه راحت نيست کما انکه پدر و مادر خواه ناخواه پدر و مادرند و مهر پدر مادري دارند و اينکه بگويم آنها محبت نمي دانند آسان نيست درسته راه محبت کردن رو بلد نيستند ولي اين موضوع با بزرگتر شدن بچه براش يه پارادوکس بزرگي مي شه و سايه اين جور زندگي کردن يک عمر با اون هست شما چه بخواهيد چه نخواهيد فاطمه کوچولو بايد برگرده پيش والدينش و شما هم بايد تسهيل کنيد اين امر رو شايد حضور مادر بچه در کنار شما و ديدن نوع برخورد شما با بچه و اينکه شما هم بچه رو بيشتر آماده کنيد از لحاظ روحي خيلي مفيد باشه و نيز حضور شما در طول روز در منزل مستاجر و به مرور تنها گذاشتن فاطمه کوچولو البته بهترين راه مراجعه به مشاوري هست که اينکاره است
    موفق باشيد
    پاسخ

    سلام همشهري....
    + fateme 
    salam azizam , khobi ?aslan bavaram nemishe inaro az zabaoone to shenide basham ? yani vaghean mikhan vas hamsieh azatoon begiran ? bavar kon harvaght mididamesh be in fek mikardam vaghean badesh vas mamanet che etefaghi miyofte age bekhan azash joda konan ? pone jon be una ham hagh bedin ke khanevadashan . doroste zahmate aslio mamane to keshide, ama un khanevade ham pedar madare aslishan, va tu un sharayet mamanesh nemitoneste bacahsho khodesh boozrg kone , kash az hamon aval mamanet enghad behesh vabaste nemishood. vali khandevadeye unam dg nabayad ta in had birahm bashan , be har hal 3 sal ba shoma zendegi akrde , bichare bacheeeee. ishla ke sharayete zendegie fateme ideal she. va moshkeleton bar taraf she .
    salam
    mano yek iaz dostam moearefi akrde inja
    man enmidonam chi begam ama midonam in lahazat kheyli kond migzare baraton be in dalil k nemidonin badesh chi mishe
    ama az qadim goftan be khoda tavakol konid on moshgel goshast
    ama inam begam 1 lahze khodetono bezarin jaye ona age bache darin ya ezd kardim
    be nazare khodeton shoma chkar mikardin!
    پاسخ

    سلام.ممنون از سرزدنتون...ما اگه بوديم طرز صحيح برخورد با بچه رو ياد ميگرفتيم.تمام مشكل همينه
    سلام
    در اين مورد دعا ميکنم مشکل حل بشه. با اين شرايط شايد بعضي وقت ها آدم به اين موضوع فکر کنه که ايکاش اون معجزات اتفاق نمي افتاد .
    ضمنا به روزم با پستي در مورد حجاب
    نظر شما به عنوان يک خانم برام خيلي مهمه
    يه سر بزن نظرت رو بگو شايد بابي براي حل اين معضل باز شد


    سلام

    خيلي سخته که بخوام نظري بدم .... هم شما حق داريد چون بچه رو مثل جزيي از خانواده بزرگ کرديد و هم اون خانم که بچش رو مي خواد ...

    نمي دونم حالا هم بعد اين که بچه رو تحويل شما دادن ، باز هم مي خوان بچه رو ؟

    پاسخ

    سلام...اگه بخوان كامل با شناسنامه تحويل ما بدن؟؟؟اره چرا كه نه.اون بچه تا الانشم پيش ما بزرگ شده.مريض شدناش ما كنارش بوديم و خرجشم ما داديم.منظورم ازاين حرفا اينه كه ما اصن اون رو غريبه نمي دونيم
    سلام
    اتفاقا صحيح اين است که شما هم کم کم زمينه ساز آن باشيد تا کودکان به خانواده اصلي برگردند...
    واقعا اگر اين امر رخ نده؛ در آينده ي خيلي زود به مشکل خيلي جدي بر ميخوريد که تنها قرباني اون فاجعه هم کودکان هستند
    پاسخ

    سلام...شرايط خيلي سختيه و ماهم با رفتن او مشكل نداريم.ترس ونگرانيه ما بخاطر برخورد نامناسب خانوادش هست:(
    سلام..خيلي سخته..فقط ميتونم دعا کنم..بقيه حرفا رو بچه ها زدن..چي بگم:(
    http://yasbahar.parsiblog.com/Me/
    پاسخ

    سلام..ممنونم...
    ما که نمتونيم حال شما رو درک کنيم..
    تصميم گيري خيلي سخته..
    ولي بالاخره که چي...
    پاسخ

    هعــــــــــــــــــــي خواهر!اون روز نديديش همرامون بود:(
    سلام...خيلي حرف زدن در اين مورد سخته...تنها کسي که ميتونه اين مشکلو حل کنه خودشما و خانواده ي فاطمه است...بايد باهاشون خيلي منطقي صحبت کرد يا اگه به شما حساس شدن از يه کسي که مورد قبول اونا هم هست بخواين که باهاشون صحبت کنن که يه جوري رفتار کنن که نه فاطمه اذيت بشه ،نه اونا و نه شما...
    مثلا چند ساعتي از روز فاطمه با مادرش باهم بيان پيش شما و شماهم با همون زبان بچگانه به فاطمه بگيد که خانواده واقعيش اونان...بازم نميدونم چي بگم چون واقعا کسي ميتونه اظهار نظر کنه که اون شرايطو ديده باشه...انشالله که مشکلتون حل شه
    پاسخ

    سلام...اون چيزي كه وضعيت رو سخت تر كرده اينه كه اخلاق دوتا خانواده خيلي باهم فرق داره....:(همچنين طرز برخورد با بچه:(
    سلام عزيزم...
    چه شرايط سختي!:(
    هم براي شما...هم فاطمه...و خانواده فاطمه...:(
    خوبه فاطمه رو براي پذيرش خانواده ش آماده کنين...وبا پدرومادرشم صحبت کنيد تا وقت بدن براي اينکه وابستگي دوطرفه شما و فاطمه به مرور کم بشه...
    جداشدن يکباره ش ازشما خيلي سخته...:(
    پاسخ

    سلام ابجي جون:) ماكه انقد حرف زديم زبونمون مو دراورد....:( بي فايدست:(
    سلام.... چي بگم... طفلي فاطمه.... خدا نصيب نكنه...
    داداشش چي شد؟
    پاسخ

    سلام...هيچي اونم هست اين وسط واسه خودش ميچرخه وبه حال خودش بزرگ ميشه!كسي كاري به كارش نداره!!!
    سلام حالتون خوبه..............اگه واقعا فکر ميکنين..........اونا....لياقت نگهداري بچه رو ندارن..با يه وکيل حرف بزنين و وظيفه نگهداري بچه رو به عهده بگيرين ديگه....البته اگه فاطمه هم بخواد براي هميشه پيش شما بمونه............
    اين چند تا گل هم براي خانواده جهت همدردي...........
    پاسخ

    سلام...وكيل گرفتن ما به كجا ميرسه وقتي خانوده ي فاطمه هستن؟!!!!!
       1   2      >